دلنوشته پاییزی سجاد 25 ساله از لرستان

دلنوشته پاییزی سجاد 25 ساله از لرستان

4 سال رویایی باهاش داشتم ک اصلا پشیمون نیستم چون بهترین روزای عمرم بود فک میکنم تورویاوخواب گذروندم.اول عشقمون ازمن شروشد اون راضی نبودتابعد ی ماه اونم پایه شدخیلی خیلی شرو شدهرروز بیشتروبیشتر میشدتارسید ک دیدیم واقعا دیگ بایدعشقمونوتوکتابابنویسن روزاگذشت ماه ها گذشت وای خداسالا گذش طوری بود ک باهمم مریض میشدیم وای خدایعنی واقعیت داش سال پنجم عشقمون هم گذشت ک 2ماه ازسال ششم گذشت ک ی نامردازفامیلاشون باهم توی خونه گرفتمون ز زده بودپلیس خلاصه گرفتنون شب بود ازصبش بردنمون دادگا من مهکم پای عشقم وایسادم ولی اون زدزیرش گف باسیاستوزور منوبرده توخونش خلاصه باپول طرفو راضی کردم رضایت داد ولی عشقم ازاون روز ب بعد عوض شد هرروزبدتروبدترمیشدطوری شد ک چن روز ی بار بزورجوابمومیدادخدایعنی این عشقمه ک اینطور شده من ک همشوگردن گرفتم اون زدزیرش چرااون عوض شده بگذریم هرجوری باهاش میگذروندم باهمه بدرفتاریشوبددهنیش گذروندم ولی دیگ ی هفته پیش کاری کرد کارستان معلوم بوددنبال وسیله بودازاول سردعواداشت دیگ خیلی داشت ب غرورم بر میخورد فوش بهم زدخداعشقم بهم فوش دادعشقی ک 5ساله سرم قسم میخورد حالافوش داد گفتم دمت گرم خوب جواب این چن سالمودادی بخدا همه داروندارموبپاش ریختم اگ ماه اسمونومیخاس براش میاوردم ولی خیییییییییییییلی نامردی کرد رفتوتنهام گذاشت
الان ی هفتس صداشونشنیدم دارم اب میشم بزورنفس میکشم 4باره هربار ب طریقی خودکشی کردم ولی نرفتم میرسوندنم ب بیمارستان نمیخام ازدستش بدم اخه عشقمه ولی ب قیمت بی احترامی بهم ن توروخدادعام کنید زودتر بمیرم ی مرده متحرک شدم دیگ نمیتونم نمیتونم نمیتونم تحمل ندارم .خدایامرگمومیخام.

روبیکای ناکامان تلگرام ناکامان اینستاگرام ناکامان

برچسب ها

نظرات