سعید کریمی
خیلی سخته سعید کریمی
سعید کریمی
شیرینم کجایی سعید کریمی
انتظار اسی درخشان
انتظار اسی درخشان
مهیار برومند
روزگار چقدر نامردی مهیار برومند
میرم از علی سلامی
میرم علی سلامی
آه سرد امید زمانی

دلنوشته غمگین نسیم 21 ساله از کندوان

۲۸ فروردین ۱۳۹۶
دلنوشته های ناکامان (5) ستاره پوشا

دلنوشته غمگین نسیم 21 ساله از کندوان

از ۱۴ سالگیم تو یک روستا زندگی می کردم یه دختر ساده وبی خبر از همه چی…
من یه دختر چادری بدون ارایش و بدون رابطه با هیچ پسری…
ولی از وقتی خونمون رو اوردیم تهران به یه سال نکشیده با یه پسر اشنا شدم من دیگه نسیم قبل نبودم عوض شدم هروز با یه لباسی با یه مدل ارایشی…ناخن های بلند و لاک شده موهای بیرون ریخته
تا ۹ ماه با سعید دوست بود ولی به دلایلی از هم جدا شدیم
تا شد ۱۸سالم با میلاد اشنا شدم که هروز با حرفهاش منو برگردون به نسیم چند سال پیش وقتی بهم میگفت حیف این صورتت نیس که رنگش کنی میگفت تو دختر به این خوبی وخانمی حرمت داری نزار من یه پسر ازت لذت ببرم دوماه بعد اشنایمون تولدم بود که رفتیم بیرون یه چادر برا تولدم داد گفت دوس دارم از کادوی که بهت هدیه کردم استفاده کنی قرار بعد با همون چادر به دیدنش رفتم خیلی خوشحال شد منم با حرفهاش اعتماد به نفسم خیلی بالا شد الان شدم همون نسیم چندسال پیش تو روستا همه اینارو هم مدیون میلاد هستم که ۴سال میگذره هنوز با همیم
ولی من سرطان دارم تا ۶ ماه بیشتر هم زنده نیستم ولی هنوز نتونستم به میلاد بگم آخه نمیتونم اشکشو ببینم? ..

امتیاز کل : 0 / 5. تعداد رای : 0

چند ستاره امتیاز میدی بهش ؟؟


برچسب ها



نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

پلیر ناکامان موزیک
پحش آنلاین پحش آنلاین پحش آنلاین
00:00
00:00
00:00
دانلود