جهت پخش آثار در ناکامان موزیک در تلگرام پیام دهید
SendNakamanدانلود نوحه غروبا تو ویرونه غمها حمید علیمی
دانلود نوحه غروبا تو ویرونه غمها حمید علیمی
متن مداحی
غروبا تو ویرونه غمها یه دختر نشسته تک و تنها
زانوشو گرفته تو بغلش میگه ای خدا خستم
داره میگه، بیا دیگه، من و از اینجا ببر بابا
یه شب انتظارش به سر اومد باباش آخرش از سفر اومد
نه با ذوالجناح و نه با نیزه که این دفعه با طشت زر اومد
نگاش بارونه، دلش پرخونه، واسه باباش روضه می خونه
غریبم بابا
خبر داری تب کردم ای بابا خبر داری پر دردم ای بابا
خبر داری که گوشواره هام و توی خیمه گم کردم ای بابا
خبر داری، چهل منزل، پی تو می گردم ای بابا
خبر دارم افتادی از نیزه خبر داری افتادم از ناقه
از اون شب که زد دشمنت من رو هنوز ای بابا صورتم داغه
خبر سنگینه، عدو بی دینه، دیگه چشم من نمی بینه
غریبم بابا
چرا انقدر موهات آشوبه دلم داره تو سینه می کوبه
چرا صورتت زخمی سنگه رو لبهاتم انگار جای چوبه
نپرس از من، از احوالم، تو خوب باشی حال من خوبه
نداری تو عمامه من معجر موهات سوخته موی منم سوخته
دلم سوخت تا دیدم عمومون و که دشمن سرش رو به نی دوخته
شدم جون بر لب، میرم من امشب، حلالم کن عمه جون زینب
برچسب ها
نظرات