انتظار اسی درخشان
انتظار اسی درخشان
مهیار برومند
روزگار چقدر نامردی مهیار برومند
میرم از علی سلامی
میرم علی سلامی
آه سرد امید زمانی
ابوالفضل رحیمی
خنجر ابوالفضل رحیمی
رفیق امید زمانی

دانلود نوحه نوبت جنگ از ایمان میرشکاری با لینک مستقیم

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
نوحه ایمان میرشکاری (1)

دانلود نوحه نوبت جنگ از ایمان میرشکاری با لینک مستقیم

متن این مداحی بوشهری :

نوبت جنگ به سالار شهیدان آمد
بر در خیمه شهنشاه غریبان آمد
گفت که ای خواهر غم دیده زارم زینب
صبرم از حد بگذشت و به لبم جان آمد
گیسوی اکبرم از خون سرش بسته حنا
بعد اکبر نتوان زیست در این دار فنا
کی چنین بوده خلیل الله در کوه منا
که علی اکبر من با لب عطشان آمد
نو گل باغ حسن قاسم نو دامادم
نور چشمان بتول ابن اخ ناشادم
خواهرا کی رود این واقعه من از یادم
قاسم از حجله گه عیش به میدان آمد
خواهرا قامت عباس و علمداری او
پاسبانی حرم کردن و این یاری او
صولت حیدر کرار و وفاداری او

دانلود نوحه نوبت جنگ از ایمان میرشکاری با لینک مستقیم

در صف جنگ که سقای یتیمان آمد
پسر سعد نه رحمی به علی اصغر کرد
نه هم از قاسم و عباس و علی اکبر کرد
آن چه باید نکند کرد و دیگر خواهد کرد
طمع گندم ری مست و شتابان آمد
خواهرا اهل حرم با تو سپردم رفتم
جمله ی جور و ستم با تو سپردم رفتم
شرح آینده ی عابد به تو گفتم رفتم
این هم از روز ازل وحی ز یزدان آمد
شه دین روبروی لشکر کفار رسید
چون رجز خوان به بر قوم ستمکار رسید
گفت ای قوم کنون نوبت پیکار رسید
نوشم این جام شهادت که ز جانان آمد
من که فرزند رسول ثقلینم ای قوم
نور چشم اسداله و حسینم ای قوم
حضرت فاطمه را قره عینم ای قوم
شأن ما از بر حق آیت قرآن آمد
مادر من بود ار بنت رسول دو سرا
حسنین نیست مگر نور دو چشم زهرا
آخر ای قوم کشیدم ز چه در این صحرا
حکم قتلم ز بر زاده صفیان آمد
جمله یاران و عزیزان من ای قوم پلید
تشنه کشتید چرا از چه هم از ظلم یزید
من خطابم به تو هست ای پسر سعد عنید
از چه واجب به تو قتل من و یاران آمد
فاش گویم به شما قوم لعین  کافر
من نخواهم دیگر این زندگی آخر لشکر
بعد عباس علمدار و علی اکبر
قطع امید من و عمر به پایان آمد
میکشیدم بکشیدم بدهیدم آبی
یکه ماندم من و نبود دیگرم اصحابی
جگرم سوخت ز اطفال و از این بی آبی
عطش تشنه لبان عرش به لرزان آمد
این بگفت و ز کمر تیغ شرر بار کشید
ذوالفقار دو سر حیدر کرار کشید
نعره از سوز جگر آن شه ابرار کشید
کز نهیبش همه خصم گریزان آمد
گشت لبریز در آن دم قدح صبر امام
قصد آن کرد که سازد سپه خصم تمام
دست بر قبضه شمشیر و رها کرد لجام
ذوالجناح شه لب تشنه به جولان آمد
حمله بر قوم دغا کرد حسین ابن علی
خوب بر وعده وفا کرد حسین بن غلی
هر زمان رو به سما کرد و به آواز جلی
گفت یارب گه جنگ من و عدوان آمد
خویش را زد به صف لشکر بیحد و شمار
مضمحل ساخت سپه را شه لب تشنه زار
گفت افسوس که هم تشنه ام و هم بی یار
کمرم خم ز غم قتل جوانان آمد
پسر سعد چو آن رزم و شجاعت را دید
گشت مأیوس و در آن معرکه بر خود لرزید
چاره را منحصر از دور به جز تیر ندید
تیر ها بر هدف از دور چو باران آمد
گشت مجروح تن شه ز جراحات زیاد
دست از جنگ کشید آن دم و بر دست نهاد
اکبر و قاسم و عباس بیاورد به یاد
باز لشکر به برش گرد و فراوان آمد

امتیاز کل : 4.2 / 5. تعداد رای : 10

چند ستاره امتیاز میدی بهش ؟؟


برچسب ها



نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  1. محمد

    داداش یادت رفته مداحیو بزاری فقط متن مداحیو گذاشتی

  2. صالحیان ازبوشهر

    عالیه

پلیر ناکامان موزیک
پحش آنلاین پحش آنلاین پحش آنلاین
00:00
00:00
00:00
دانلود